
به گزارش خبرنگار شبکه خبری آب ایران، در این جلسه، کارشناسان به چالشهای عمدهای که در مسیر استقرار سیستم مدیریت مشارکتی آب در گلستان وجود داشت اشاره کردند. یکی از مشکلات اصلی، عدم هماهنگی و همکاری مؤثر میان سازمانهای مختلف دولتی در سطح استانی و ملی بود. مدیران مختلف در سطوح استانی از فرمانداری گرفته تا جهاد کشاورزی و منابع آب، درگیر مسائل متناقضی بودند که موجب کندی پیشرفت طرحها و بروز نارضایتی در میان کشاورزان و مردم شد.
در برخی موارد، مسئولان پروژهها حتی در انتخاب اهداف کوتاهمدت نیز دچار سردرگمی بودند. بهعنوان مثال، در برخی از طرحهای مشارکتی، هدفهای پروژه در بازه زمانی کوتاهمدت تعیین میشد، که این امر باعث فشار بر کشاورزان و مسئولان پروژهها شده بود و در نهایت به شکست آنها منجر میشد. علاوه بر این، مشکلات ساختاری در روند تصمیمگیریها و نبود دستورالعملهای مشخص، اجرای طرحهای مشارکتی را بهطور چشمگیری پیچیده کرده بود.
از دیگر مشکلات میتوان به کمبود مشاوران مجرب در حوزه مسائل اجتماعی اشاره کرد. در حالی که اکثر مشاوران در زمینههای فنی و سازهای آموزش دیده بودند، کمبود متخصصان اجتماعی باعث شده بود که فرایندهای مشارکتی با مشکلات اساسی مواجه شود.
همچنین، این مشکل در زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که بسیاری از مسئولان درگیر پروژهها، درک دقیقی از مسائل اجتماعی و چالشهای مربوط به آن نداشتند. در نتیجه، بسیاری از تصمیمات بدون در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی و فرهنگی کشاورزان اتخاذ میشد.
نتایج مثبت و دستاوردهای چشمگیر مدیریت مشارکتی در استان گلستان
با وجود تمام این چالشها، تجربه استان گلستان در استقرار مدیریت مشارکتی منابع آب موفقیتهای قابلتوجهی را به همراه داشت. یکی از این موفقیتها، افزایش چشمگیر بهرهوری آب در تولید غلات بود. در این طرح، بهرهوری آب در بخش کشاورزی، به ویژه در تولید غلات مانند گندم و جو از ۰.۸۵ به ۱.۷۶ رسید که این میزان نشاندهنده بیش از دو برابر شدن بهرهوری آب است. این موفقیت، به ویژه در مقایسه با میانگین بهرهوری آب در کشورهایی که در این زمینه پیشرفته هستند، بهعنوان یک دستاورد بزرگ محسوب میشود.
ابراهیم یخکشی رئیس حوضه کرخه و مرزی غرب یکی از سخنرانان جلسه که از نزدیک با طرحهای مختلف مدیریت منابع آب در استان گلستان آشنا بود، در این زمینه اشاره کرد که استان گلستان با بهرهگیری از تجربیات موفق جهانی و در نظر گرفتن شرایط خاص محلی توانسته است نتایج مطلوبی بهدست آورد.
به گفته وی، اگر مدلهایی مانند مدل گلستان در سطح کشور پیادهسازی شود، قطعاً شاهد افزایش چشمگیر بهرهوری آب خواهیم بود.
در این راستا، تمرکز ویژهای بر آموزش و توانمندسازی کشاورزان برای مدیریت بهینه منابع آبی در این استان صورت گرفت. کشاورزان در تمامی مراحل مدیریت آب، از جمله انتقال، توزیع، نگهداری و تعمیرات شبکههای آبیاری، نقش فعالتری ایفا کردند. این مشارکت مردم در تمامی مراحل، نه تنها موجب بهبود بهرهوری در تولید محصولات کشاورزی شد، بلکه باعث کاهش مصرف منابع آبی نیز گردید.
یکی دیگر از موفقیتهای مهم در این استان، اجرای پروژههایی بود که در آن کشاورزان بهطور مستقیم در فرآیند مدیریت منابع آبی مشارکت داشتند. بهویژه در مناطق خاصی مانند «تازهآباد»، که الگوی موفق مشارکت در مدیریت منابع آب اجرایی شد، مردم توانستند بهطور مستقل مدیریت منابع آبی خود را بر عهده بگیرند. این الگوی مشارکتی بهعنوان یکی از نمونههای موفق در کشور شناخته شده و به دیگر استانها برای پیادهسازی این الگو پیشنهاد شده است.
چالشها و مشکلات موجود در فرایند مشارکت و راهکارهای بهبود
در کنار موفقیتها، مشکلات و چالشهایی نیز در مسیر مدیریت مشارکتی منابع آب در استان گلستان وجود دارد که همچنان نیاز به توجه دارند. یکی از این چالشها، مشکلات ساختاری در فرایند استقرار این مدلهاست. بسیاری از مسئولان در سطوح مختلف، با وجود داشتن اطلاعات دقیق از طرحها و اهداف، در هماهنگی و پیگیری امور با مشکلات روبهرو بودند. این مسأله بهویژه در مواردی که تصمیمات بهطور فوری و بدون در نظر گرفتن جزئیات اجرایی گرفته میشد، بیشتر مشهود بود.
علاوه بر این، در بسیاری از مناطق، هنوز هم برخی از مسئولان بهویژه در سطوح پایینتر، از توانمندی و دانش کافی در زمینههای اجتماعی و فرهنگی برخوردار نبودند. این مشکل بهویژه در بخشهای روستایی استان بیشتر به چشم میخورد که کشاورزان و اهالی بهطور مستقیم درگیر مشکلات مربوط به توزیع آب و مدیریت منابع آبی هستند.
در این رابطه، کارشناسان به مشکلات اساسی دیگری نظیر فشارهای سیاستگذاری برای تخصیص آب و عدمهماهنگی میان دستگاههای دولتی اشاره کردند. این مسأله موجب بروز تعارضات و چالشهای جدی در فرآیند تخصیص آب به کشاورزان شد و باعث شد که برخی از طرحها بهطور کامل پیادهسازی نشوند. در این راستا، یکی از سخنرانان اظهار داشت: اگر این مشکلات در مرحله آغازین شناسایی و حل شوند، میتوانیم بهطور مؤثرتر و سریعتر به اهداف خود برسیم.
راهکارها و پیشنهادات برای بهبود مشارکت و استمرار پروژهها
در ادامه، پیشنهاداتی برای بهبود روندهای مشارکتی و استمرار موفقیتها در آینده مطرح شد. یکی از این پیشنهادات، لزوم انتخاب اهداف تدریجی و شفاف در پروژهها بود. کارشناسان اشاره کردند که یکی از مشکلات اساسی، برنامهریزیهای بسیار کوتاهمدت و فشار برای به نتیجه رسیدن سریع است. بهعنوان مثال، در برخی پروژهها، اهداف یکساله تعیین میشد که نه تنها باعث فشار به کشاورزان میشد، بلکه در نهایت موجب شکست آن پروژهها میگردید.
در این راستا، پیشنهاد شد که مدلهای مشارکتی باید بهصورت تدریجی و با توجه به شرایط محلی بهکار گرفته شوند و کشاورزان بهطور تدریجی مسئولیتهای بیشتری را در زمینه مدیریت آب بر عهده بگیرند. این رویکرد، به کشاورزان این امکان را میدهد که بهتدریج با سیستمها و فرآیندهای مدیریتی آشنا شوند و در نهایت مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرند.
همچنین، از کارشناسان درخواست شد که برای بهبود همکاری میان سازمانها، باید سازوکارهای شفافتری برای تقسیم وظایف و مسئولیتها تعریف شود.
به گفته ابراهیم یخکشی اگر میخواهیم که مدلهای موفق مشارکت در مدیریت منابع آب در سطح کشور پیادهسازی شوند، باید همه نهادهای مرتبط همکاری خود را بیشتر و مؤثرتر کنند.
الگوی گلستان در مدیریت مشارکتی آب، تجربهای موفق برای توسعه ملی
در نهایت، میتوان گفت که استان گلستان در پیادهسازی مدیریت مشارکتی منابع آب یک الگوی موفق در کشور بهشمار میرود. این استان با بهرهگیری از تجربیات بینالمللی و شرایط خاص خود توانسته است بهرهوری آب را بهطور قابلتوجهی افزایش دهد و در عین حال، مشکلات ساختاری و نهادی موجود را بهطور تدریجی حل کند.
برای استمرار و گسترش این موفقیتها، نیاز به همکاری بیشتر میان نهادهای دولتی، مشاوران اجتماعی و کشاورزان است تا بتوانیم در آیندهای نزدیک شاهد گسترش چنین مدلهایی در سایر نقاط کشور باشیم.