یادداشت؛
به گزارش شبکه خبری آب ایران ،امروزه تقریباً بر همگان آشکار شده است که مسائل زیست محیطی از جمله بحران آب، به همان اندازه که موضوع علوم طبیعی است در علوم اجتماعی هم حائز اهمیت و نیازمند توجه است.
گزارش مؤسسه دیدبان آینده پژوهی کشور که با همکاری مرکز بررسی های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری انجام می شود مؤید این امر است که امروزه مسائل زیست محیطی و به طور خاص بحران آب، به یکی از چالش های اساسی کشور تبدیل شده است. طبق گزارش مذکور بین 10 مسئله اصلی کشور در سال 1396، سه مسئله زیست محیطی وجود دارد: بحران آب، پیامدهای بحران آب، و بحران ریزگردها. همین گزارش به خوبی بیان گر اهمیت مسائل بحران آب در کشور است.
حال که مسئله بودن موضوع آب در کشور مشخص و محرز شده است باید با رویکردهای مختلف میان رشته ای به این موضوع ورود کرد. ابعاد اجتماعی و رسانه ای این موضوع از مهمترین حوزه ها برای ورود می باشد.
مسائل اجتماعی تعاریف و ویژگی های متفاوتی ندارند اما چند ویژگی مشترک مسائل اجتماعی که اکثر تحلیگران با آن موافقند عبارت است از : اول، قضاوت درباره یک پدیده اجتماعی امری اخلاقی و در نتیجه "نسبی" است. در واقع مردم در چارچوب نظام ارزشی مورد قبولشان وضعیتی را مسئله اجتماعی تعریف می کنند. برای مثال آب بر اساس ارزشهایی که مردم برای بهداشت و سلامتی شان قائلند مسئله است. دومین ویژگی "عمومی بودن" مسئله اجتماعی است؛ یعنی مسئله باید بر تعداد زیادی از اعضای جامعه تأثیر منفی بگذارد. سوم، انسان در به وجود آوردن آن دخالت داشته باشد. چهارمین شرط آن است که مردم خواستار تغییر آن باشند و این تغییر را منطقی بدانند. ویژگی بعدی "عینی و واقعی بودن" آن است؛ یعنی باید مشاهده شدنی و سنجش پذیر باشد. ششمین ویژگی آن است که به دغدغه ذهنی شمار زیادی از مردم تبدیل شود و برای آنها نگران کننده باشد. چه بسا مسئله اجتماعی عینیت داشته باشد ولی مردم نسبت به آن آگاهی نداشته باشند، لذا برای مسئله شدن مشکلی لازم است مردم درباره آن آگاه شوند و آخرین ویژگی اصلی مسئله اجتماعی آن است که راه حل دارد و گرنه بحث درباره اش از ابتدا بیهوده است.
با این اوصاف و با در نظر گرفتن ویژگی های یک مسئله اجتماعی، می توان گفت آب در کشور ما یک مسئله اجتماعی است ، چرا که اولاً کشور ما دارای مشکلات جدی در زمینه مصرف آب است که تقریباً همه مردم کشور را دربرمی گیرد دوماً مردم ایران کمبود و آلودگی آب را در زندگی خود احساس کرده اند.سوماً کمبود آب هزینه های اقتصادی زیادی برای ایران در پی داشته است. چهارماً آب در ایران به صورت گفتمان عمومی درآمده و موضوع جدی دولت و جامعه شده است و از همه مهمتر آگاهی ها و حساسیت های مردم درباره آب در دهه گذشته افزایش یافته و مردم خواستار بهبود وضعیت آب شده اند.
پژوهش ها نشان می دهد افراد بسیار کمتر از آنچه در نگرش ها و ازشهای خود، جهت گیری مثبت نسبت به حفاظت از محیط زیست دارند، رفتار زیست – محیطی درست انجام می دهند. برای مثال، اکثر مردم به لزوم حفاظت از ذخایر انرژی معترف هستند اما تعداد بسیار کمی حاضر به صرفه جویی در مصرف انرژی الکتریکی یا استفاده نکردن از اتومبیل شخصی هستند.تا جایی که در این پژوهش ها مشخص شد مردم نه احساس مسؤولیت شخصی نسبت به تهدیدهای محیطی می کنند و نه شخصاً از بابت تهدیدهای محیطی احساس خطر می کنند.
علی رغم اینکه ایران کشور کم بارانی است، اما میزان مصرف آب در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. بر اساس برآوردهای موجود حداقل 50 کشور جهان تا سال 2050 با کمبود آب شیرین مواجه می شوند که ایران نیز در ردیف همین کشورهاست.
درگیر کردن عامه ی مردم با مشکلات حوزه ی آب بسیار اهمیت دارد.برای حل بحران آب و مشکلات این حوزه در وهله ی اول ارتباط گران باید بتوانند همه ی اقشار جامعه را اقناع کنند که بحران آب موضوع مرتبط با همه اقشار جامعه است و هر کسی در هر بخشی باید به نوبهی خود در موضوع مشارکت داشته باشد. در فضای رسانه ای کشور اینگونه القاء شده است که مشکل اصلی آب در کشور در بخش کشاورزی است و مصارف خانگی و صنعتی تأثیری در این موضوع ندارد. در حالیکه طبق آمار، سرانه ی مصرف آب در بخش خانگی دو برابر سرانه ی مصرف جهانی است. با وجود پتانسیل بالا برای صرفه جویی در هر سه بخش فوق می توان با اعمال مؤلفه های بازرایابی اجتماعی شرایط تغییر نگرش در مصرف را فراهم ساخت.
آموزش یکی از محورهای افزایش فرهنگ عمومی به طور کلی و افزایش آگاهی های زیست محیطی به طور خاص است. از جمله مهمترین آموزش های زیست محیطی درباره آب، افزایش حساسیت و احساس مسئولیت مردم عادی و مسئولان دستگاههای دولتی و بخش خصوصی نسبت به آب است. برای این که مردم، بخش خصوصی و دولت در برابر بحران بی آبی کشور احساس مسئولیت کنند باید آگاهی هایشان درباره مسائل آب بیشتر شود باید آب را به صورتی مسئله سازی کرد که آنها نسبت به مسئله آب ، آگاه و خواستار حل آن شوند.
راه حل های مسئله آب همچون خود آب چند بعدی است از بعد اقتصادی راه حل تغییر راهبرد توسعه کشور از اقتصاد کلاسیک مبتنی بر بهره برداری هر چه بیشتر از طبیعت به اقتصاد زیست بومی مبتنی بر توانایی های طبیعت و محاسبه ارزش واقعی آب در سیستم حسابداری ملی و چرخه پولی اقتصاد است. از بعد فنی، باید از آخرین فناوری های پیشرفته در همه بخش ها تولید، توزیع و مصرف آب ستفاده شود تا از حداقل منابع حداکثر استفاده به عمل آید و بازدهی و بهره وری به حداکثر ممکن برسد. از بعد اجتماعی باید سبک زندگی جدیدی بر اساس مصرف سبز و الگوی مصرف آب تغییر کند.
خلاصه کلام هنوز هم بخش بزرگی از جامعه ی ایران با موضوع بحران آب درگیر نشده است، قوانین مربوط به بخش آب کافی نیست، باید نظام های اقتصادی حول محور آب را بهم بریزیم و وابستگی اقتصاد به آب را کم کنیم و مسیر جدیدی برای بهبود معیشت کشاورزان در پیش بگیریم. باید یک مدیریت تلفیقی را پایه گذاری کنیم و از درهای مختلف وارد شویم. باید به یک باور عمومی برسیم که هر یک از ما می توانیم تأثیر گذار باشیم. موضوع آب یک موضوع دولتی نیست حتی اگر دولت آن را به وجود آورده باشد بلکه یک موضوع ملی است و حلش بدون مشارکت همگان امکان پذیر نیست .
همه باید بخواهیم تا حل شود....