متن گفتوگوی روزنامه سازندگی با تقیزاده خامسی معاون وزیر نیرو و مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب ایران
سازندگی: در دو هفته گذشته، سیل دوباره به ایران برگشته است و خوزستان و بوشهر را به طور خاص گرفتار کرده. اما چرا در ایران این همه سیل میآید و این همه خانمانبرانداز میشود؟ این درحالی است که رضا اردکانیان، وزیر نیرو در همین میانه سیل اخیر گفته بود سیل برای ایران نعمت است.
قاسم تقیزاده خامسی، معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو و رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران در گفتوگو با سازندگی معتقد است سیلها را باید به فال نیک گرفت. این درحالی است که تاکنون سیل هیچ سود کوتاه مدتی برای ایران نداشته است.
با معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو و رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران درباره سیلهای اخیر و دلایل خسارتهای متعدد آن گفتوگو کردیم.
سیل در جنوب ایران دوباره خاطرات دردناک بهار سال ۹۸ را زنده کرد. گفته شده هشدار برای سیل به سازمانهای مرتبط داده شده، اما بازهم در استانهای جنوبی، سیل، مردم را گرفتار کرد.
ایران در منطقهای قرار گرفته است که در اقلیم خشک و نیمه خشک است. متوسط بارندگی حدود 250 میلیمتر در سال و پراکندگی جمعیت طوری است که 50 درصد از جمعیت در جایی زندگی میکنند که به آن فلات مرکزی ایران گفته میشود و فقط به 20 درصد آب کشور دسترسی دارند. پس در چنین سرزمینی باران رحمت مضاعف است اگرچه در نقاطی هم زحمت درست میکند! این شرایط آب نیز «تغییر اقلیم» و هوایی ماست که در سا لهای اخیر پدیده «حدی» به آن اضافه شده است. تغییر اقلیم یعنی شرایط خشکسالیهای طولانی و ترسالیهای همراه با سیلهای بزرگ و کوچک! به این شرایط اضافه کنید که طی سالهای 86 تا 96 کشور 10 سال دچار خشکسالی بوده است؛ یعنی از سرمایه خورده است و 130 میلیارد مترمکعب کسری آب در مخازن زیرزمینی کشور ظرف 20 سال گذشته به وجود آمده است و 40 سانتیمتر سطح آب زیرزمینی بهطور متوسط در کشور کاهش یافته است.
افت سطح آ بهای زیرزمینی به دلیل چاههای غیرمجاز است، چه تعداد چاه غیرمجاز در ایران وجود دارد؟
در حال حاضر 320 هزار حلقه چاه غیرمجاز در کشور وجود دارد که رعایت مسائل اجتماعی و اقتصادی ما را از برخورد سریع با متخلفین پرهیز می دهد و اگر همین روال پیش برود تا 20 سال آینده مصرف آب شرب 36 درصد، آب صنعت 165 درصد و آب کشاورزی 45 درصد و بهصورت میانگین مصرف آب در ایران 47 درصد افزایش خواهد یافت و اثر آن برای آبهای تجدیدپذیر فاجعه است! توسعه و حتی ادامه زندگی بدون آب در هیچ کجای جهان قابل تصور نیست و منابع آبی در آبهای زیرزمینی، آ بهای سطحی و آب دریا خلاصه میشود. آبهای زیرزمینی در ایران پس از 86 با 40 سانتی متر فرونشست و 10 سال خشکسالی 130 هزار میلیارد مترمکعب کسری مواجه شده است و در روال موجود هر سال 5 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت بر آب قابل برنامهریزی داریم.
با این حال ایران هنوز بیشترین برداشت آب را از سدها دارد. چقدر سدها در تامین آب شرب، صنعتی و کشاورزی ایران نقش دارند؟
در مورد آبهای سطحی ما حدود 190 سد در کشور داریم که 52 میلیارد مترمکعب ظرفیت مخزن دارند. آبهای سطحی وابسته به متغیری به نام باران است که تصادفی است و پیش بینی آن با عدم قطعیت همراه است، به تبع آن منبع حاصل از آن یعنی آب سطحی باید بهعنوان متغیر تصادفی دیده شود. آنچه میتوان روی آن حساب باز کرد متوسط بارندگی نرمال است که حداکثر 250 میلیمتر در کشور است، یعنی متوسط استان یزد 70 میلیمترو متوسط استان گیلان که به بالاتر از 1000 میلیمتر میرسد.
وزیر نیرو در اظهارنظری گفته سیل برای ایران نعمت است، اما از سیلهای اینروزها بر میآید چنین نیست.
خشکسالیهای معنیدار 10 ساله اخیر و ترسالیهای دوسال قبل نشان میدهد اگر در کشورهای آسیای شرقی که بارندگی های بالای 1000 میلیمتر دارند سیلاب نقش جدی نداشته باشد ولی برای ما رحمت مضاعف است که حاصل آن افزایش ذخیره آبی در نقاطی است که سد در آنجا وجود دارد. برای مثال استان خوزستان که نیمی از مخازن سدهای کشور در آنجا وجود دارد در سالهای96 و 97 دوبار پر و خالی شد و اگر این سدها نبود و سیلاب مدیریت نمیشد به احتمال زیاد نیمی از شهر اهواز را آب می برد و هدایت سیلاب به خارج از شهرها و به تالا بهای هورالعظیم، شادگان و اراضی اطراف شهر باعث شد به اهواز خسارت وارد نشود. اگرچه به سیستم جمع آوری فاضلاب شهر اهواز خسارت جدی وارد شد که بعدا توضیح خواهم داد اما هیچ وقت گفته نشد که بارندگی های دو سال اخیر و حتی امسال تولید کشاورزی گندم- جو- برنج و کلزار را 2 برابر افزایش داد و در معیشت کشاورزان نقش بیش از پیش داشته است. کشت برنج در خوزستان 4 برابر افزایش داشته است و این افزایش سطح زیر کشت در سال جاری نیز ادامه خواهد داشت؛ در حالی که در سا لهای خشک برای تامین آب شرب مشکل بود و در سطح کشور حدود 400 شهر با تنش آب را داشتیم.
بنابراین در آبهای زیرزمینی و قابل تجدیدپذیر که کاهش جدی داریم، آبهای سطحی که نسبت مستقیم با بارندگی دارد و آب دریا هم که منبع دیگری است، انتقال آن برای شرب به جز شهرهای ساحلی که انتقال نیاز ندارد و کشاورزی غیراقتصادی است و فقط صنعت برای صنایع پرآببر میتواند از آب دریا استفاده کند، چه باید کرد؟ کلیه کار در بهرهوری است و اگر افزایش نیابد سالهای آینده وضعیت بدتر متصور است!
بهرهوری آب چطور بهوجود میآید؟ سالهاست گفته میشود بهرهوری کشاورزی در ایران کمتر از ۱۵ درصد است. در بخش صنعتی و شهری هم همینطور.با توجه به اینکه آب یک موضوع میان بخش است و وزارت نیرو به تنهایی نمیتواند همه اهداف را برای مدیریت آب به نتیجه برساند که وضع را مطلوب کند، لذا همه ذینفعان باید مداخله داشته باشند و ساختار آب طوری طراحی شود که مصرف کنندهها و سیاستگذاران در تصمیمگیری مداخله کنند، لذا باید ساختار فعلی آب تغییر کند که در حال انجام است و همه ذینفعان در افزایش بهرهوری آب متحد شوند. در ساختار جدید پیشنهاد ما مشارکت همه ذینفعان است. 90 درصد آب کشور در کشاورزی مصرف میشود، چقدر در بهرهوری بخش کشاورزی موفق بودهایم، الگوی کشت در چه سطحی از اراضی کشاورزی صورت گرفته است و اگر میزان آن مناسب بود نباید 130 میلیارد در آبخوان کشور کسری بهوجود میآمد. الان در 17 استان کشور برنجکاری میشود؛ در صورتیکه استاندارد می گوید فقط در دو استان گیلان و مازندران که میانگین بارندگی در آنها بالاست امکان برنجکاری وجود دارد درحالیکه در استانهایی برنجکاری می شودکه آب برای آشامیدن به اندازه کافی ندارند! مصرف بعدی در آب شرب است که 7 درصد کل مصرف را در اختیار دارد. ابتدا مصرف را باید به استاندارد رساند و سپس از پساب آن برای فضای سبز شهرها و صنعت و در نقاطی که اقتصادی است برای کشاورزی بهره گرفت که خوشبختانه در موضوع جمع آوری و تصفیه فاضلاب بعد از انقلاب و خصوصاً در این دولت اقدامات خوبی صورت گرفته است. در اول انقلاب 4 واحد تصفیهخانه فاضلاب در کشور بوده است که اکنون به حدود 240 واحد رسیده که 70 واحد آن در این دولت ساخته شده و 60 واحد دیگر تا سال آینده اضافه خواهد شد. در صنعت هم باید صنایع پرآببر در سواحل احداث شوند و صنایع پر آب بر سیستم بازچرخانی داشته باشند. این اتفاقاتی است که باید بیفتد تا بهرهوری افزایش یابد و بتواند پاسخگوی افزایش جمعیت در همه بخشها باشد وگرنه با این روال قطعا کسری آب در افق آینده از مشکلات جدی ایران خواهد بود.
برای مدیریت سیلها چه میتوان کرد؟
سیلابهای بزرگ و کوچک میتواند هم آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی را بهرهمند کند و در صورتیکه سدهای کافی در مسیر این سیل ها قرار داشته باشد آن را مدیریت کند تا طی سال از آن برای ذینفعان استفاده کرد. همچنین از نظر زیستمحیطی برای تالابها و مسیر رودخانه بسیار اثرگذار و مفید است. اینکه دیده می شود در برخی از مناطق سیل خسارت وارد میکند بیشتر عامل انسانی دارد و عوامل طبیعی کمتر در آن دخالت دارد. مداخله انسانی یا عدم پیش بینی درست باعث این تخریبی هاست. ما در شرایط تغییر اقلیم قرار داریم و باید برای همزیستی با سیل آماده باشیم و آن را حادثه غیرمترقبه ندانیم. اگر در مسیر رودخانه ها به حریم و بستر تجاوز نشده باشد، اگر شهرها با اصول ساخته شده باشند، اگر در شهرها شیب خیابانها درست اجرا شده باشد و اگر شهرها دارای سیستم جمعآوری آبهای سطحی باشند هرگز سیل خسارت وارد نخواهد کرد. بعد از سیل سال 96 و 97 در مازندران و خوزستان آقای روحانی رئیسجمهور یک هیئت 20 هیئت ویژه گزارش ملی « نفره از اساتید دانشگاه در قالب را مامور بررسی این حادثه کرد. آ نها با 700 » سیلابها تن از مجربترین متخصصین دانشگاه و نیروهای اجرایی موضوع را مورد بررسی قرار دادند و حاصل آن بیش از 7 هزار صفحه گزارش در 17 جلد شده که در حال انتشار است. این کار بسیار دقیق و کارشناسانه است و می تواند پایه همزیستی با سیل شود.
دلایل سیل های متعدد در خوزستان و خسارتهای آن در این گزارش آمده است؟
در این گزارش به صورت خاص شهر اهواز بررسی شده و علل مختلفی در خسارتپذیری شهر اهواز عنوان شده است. در این گزارش بر ثابت بودن اصل وجود رود کارون در وسط شهر اهواز تاکید شده است و گفته شده بقیه امور متغیری از رود کارون است، که نکته بسیار درستی است.
من در زمان وقوع سیل سال 97 در اهواز بودم و از نزدیک مشاهده کردم که سیل با حجم 3300 مترمکعب بر ثانیه را کارون از خود عبور داد؛ یعنی با این حجم آب در 20 ساعت سد کرج پر میشود! حالا در کنار این رود بزرگ یک جاده ساحلی وجود دارد که دوره بازگشت سیل در آن دیده نشده است. در طرح جامع شهر اهواز پدافند عامل برای سیل مطرح نبوده است. در شهر اهواز 5 پل بزرگ وجود دارد که مشاهده کردم هنگام سیل آب از سر آ نها گذشت. پس معلوم است در احداث آنها دوره بازگشت سیل را حداقل برای دوره بازگشت هم ندیدهاند.
دلیل بالا آمدن فاضلاب شهری در هنگام بارندگی در اهواز چیست؟
شهر اهواز در زیرساختهای شهر مشکل دارد. سیستم جمع آوری فاضلاب فرسوده و عدم وجود سیستم جمعآوری آبهای سطحی باعث میشود که در هنگام سیلاب همین سیستم فرسوده نیز کارایی خود را از دست بدهد. ظرفیت انتقال سیستم جمعآوری فاضلاب شهر اهواز حدود 500 مترمکعب است. وقتی سیلی حداقل 10 برابر این مقدار میآید و سیستمی برای دفع این حجم آب باران وجود ندارد مشخص است که سیستم فاضلاب را هم فلج میکند. برای تکمیل سیستم جمع آوری و تصفیه فاضلاب اهواز حدود 4200 میلیارد تومان با برآورد سال 96 اعتبار لازم است که قطعا الان بیشتر شده و برای اجرای سیستم جمع آوری آ بهای سطحی همین مقدار بودجه لازم است. نه شهرداری و نه شرکت آب و فاضلاب خوزستان توانایی تامین این بودجه را ندارند. در شهر تهران اگر هر دوی این سیستمها اجرا شده است و امروزه مشاهده میکنید که 7 هزار کیلومتر شبکه فاضلاب و 12 هزار کیلومتر شبکه آب های سطحی اجرا شده است با منابع وام بانکی بوده وگرنه شهرداری تهران هم از محل منابع خود قدرت انجام آن را نداشت و وزارت نیرو هم نمی توانست شبکه فاضلاب تهران را اجرا کند.